سالها پیش سفالگران لالجین سه من قلیا را (که از سوزاندن گیاه اشنان به دست میآوردند) با دو من سنگ چخماق مخلوط کرده، تا حدود هزار درجه حرارت میدادند تا نوعی شیشه (سیلیکات) به وجود آید. سپس این ماده را خرد و آسیاب میکردند و یک من و نیم از آن را با یک من سنگ چخماق و نیم من بلور مخلوط کرده، آسیاب میکردند. به این مخلوط اصطلاحاً یک پسسا (پستاهی سه منی) میگفتند که برای تهیهٔ انواع لعابها به کار میرفت؛ به عنوان مثال برای ساخت لعاب فیروزهای سه من از این مخلوط را با دو من اکسید قلع و نیم کیلو توفال (اکسید) مس و پنج مثقال کبالت مخلوط کرده، آسیاب میکردند.سفالگران لالجین رنگهای زیر را میشناسند و برای لعاب دادن سفالهای خود به کار میبرند:
رنگ سبز - برای درست کردن رنگ سبز مادههای زیر را به کار میبرند:
۱- قلیا - و آن گیاهی است که در شوره زار میروید. قلیای سفالگران باید شیرین باشد. قلیای شور را در ساختن صابون به کار میبرند. قلیا رادر کورهای چنان میسوزانند که شعله ور نشود و به هم بچسبد و به رنگ سیاه در آید. هر بار قلیای سوخته را سفالگران شش تا هفت ریال میخرند و آن را میکوبند و نرم میکنند.
۲-سنگ سفید – سنگهای سفید را از بستر رودخانههای اطراف لالجین فراهم میکنند و سفالگران آن را میکوبند و خرد میکنند.
۳- شیشه - ده من قلیا و ده من سنگ سفید را کوبیده را درهم میکند و برخاکستر نرمی که در پیرامون آتش کورهاست میریزند تا آب شود. مادهای که از گداخته و در هم شدن قلیا و سنگ به دست میآید « شیشه » مینامند.
۴- سرب پخته - سه من را در تابهای (توا) میریزند و آن تابه را در کوره میگذارند. سرب کم کم آب میشود و پس از آن که تمام آن گداخته شد کمی کمتراز یک من قلع در آن میاندارند تا پس از آب شدن با سرب آمیخته گردد. بر روی این همبسته گدازان چیزی مانند خاکستر پدیدار میشود که آن را با سیخی به کنار تابه میکشند و آن رفته رفته خود را میگیرد و به رنگ زرد زرنیخی در میآید و این کار چندان ادامه مییابد که تمام همبسته به همان صورت در آید. مادهای که به این روش در کنار تابه فراهم آمده بسیار داغ است و کمی قلع در آن میاندازند تا به بینند جرقهای از آن میجهد یا نه. اگر جست میگویند سرب پختهاست و آن را آهسته آهسته در ظرفی به نام « چیقاوان» که دو دسته چوبی میگذارند تا خنک شود.
۵- مس سوخته - مقداری مس ( دَم قیچی) را بر خاکستر پیرامون آتش کوره میریزند تا بسوزد. از سوختن آن، مادهای مانند خاکستر به دست میآید که « مس سوخته» نامیده میشود. ۶- لاجورد- مقداری لاجورد طبیعی را ( که آن را لاجورد خارجی مینامند) بر سنگی میریزند و سپس سنگ دیگری میسایند و کم کم آب به آن میافزایند تا به صورت آبگون در آید.
۷- پستاهی - دو من شیشه ( نگاه کنید به بالا)، دو من سرب پخته و یک من سنگ سفید را درهم میکنند و آن را در دستگاهی به نام اسیاب بیرون میآید سفید چرکین است و آن را یک « معیار» یا یک « پستاهی» مینامند.
ساختن رنگ سبز ۱۸۰ مثقال لاجورد در هم و در آسیاب آمیخته و نرم میکنند. ماده آبگونی که به دست میآید رنگ سبزی است که میخواهند ولی در این هنگام سفید و چرکین است و سبزی ان پس از پخته شدن سفال در کوره پدیدار میشود. این آبگون را از کنان میگذارنند تا برای رنگآمیزی آماده شود.
رنگ زرد - دومن سنگ سفید و دو من سرب پخته را باهم میآمیزند و در « توا» میریزند وآن را در کوره میگذارند تا به صورت خمیر در آید. سپس آن را با سیخی از « توا» بیرون میآورند و در ظرف پر از آبی میریزند. چون این آب سرد وآن خمیر داغ است به زودی خمیر در آب به صورت مادهای خشک و پوک در میآید که آن را میکوبند در آسیاب با آب نرم و آبگون میکنند و از کتان میگذارنند.
رنگ قهوهای - یک پستاهی و نیم من ملغ کویبده در آسیاب میریزند و با افزودن آب، آبگونی درست میکنند و سپس آن را از کتان میگذرانند. اگر « ملغ» بیش از نیم من باشد رنگ سیاه و اگر کمتر باشد رنگ سرکهای از آن به دست میآید.
رنگ لاجوردی - هشت من سرب پخته و یک من قلع را در کوره آب میکنند و میگذارند سرد شود و سپس آن را میکوبند و دو من از این کوبیده را با یک من سنگ سفید و دومن شیشه و ۳۶ مثقال لاجورد میآمیزند و با آب در آسیاب نرم میکنند و آن را از کتان میگذرانند. کوزههای ترشی و مربا با رنگهای گوناگون.
لعابکاری برای لعاب کاری ( رنگ لعابی دادن به سفالینههای کوچک، انها را در رنگی که میخواهند فرو میبرند تا همه جای آنها از لعاب پوشیده شود و سپس رنگ کَعْبْ آنها را پاک میکنند تا هنگام پختن که سفالینهها را روی هم میچینند، به یکدیگر نچسبند. برای لعاب کاری ظرفهای بزرگ، رنگ را با کاسه کوچکی روی میریزند.
برای این که بدانند غلظت رنگ به اندازهاست یا نه نخست یک سفالینه را در آن فرو میبرند و بیرون میآورند و سپس با خراشیدن رنگی که بر روی آن نشسته و دیدن قطر آن رنگ میزان غلظت را در مییابند. اگر غلظت زیاد بود به اندازه لازم آب میافزایند و اگر کم بود رنگ را در آفتاب یا نزدیکی کوره میگذارند تا اندکی از آن آب بخار شود. البته این روش لعابکاری در ظرفهائی به کار میرود که سراسر آنها باید یک رنگ باشد و نقش و نگار نداشته باشد. در لعاب کاری لانجین و کوزه که هم بزرگ و هم کلفت هستند، لعابی از پستاهی و ۱۸۰ مثقال سرب پخته به کار میبرند و ماده دیگری به آن نمیافزایند.